سام بهانه زندگی من
اینم سام من در اولین ساعت زندگیش
اینم وقتی از توی دستگاه درش اوردیم و حمامش کردیم
عزیز دلم هنوز یکم زردی بودی .
این هم همیم امروز بعد از خوردن یک پرس مفصل شیر مست و خمار شده بودی ولی دلت نمی خواست بخوابی..اونقدر وول خوردی که خودت خوابت برد.
خاله هاش ببینین دیگه زرد نیستم. ولی این مامانم منو بسته به عرقیجات... دست از سرم بر نمی داره که...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی