سام نازنین ماسام نازنین ما، تا این لحظه: 9 سال و 2 ماه و 1 روز سن داره

کودکانه

ما بر گشتیم خونه

1394/12/25 1:01
نویسنده : مامان آیدا
537 بازدید
اشتراک گذاری

ککلکلی خخلخلاخلاصخلاصه ..................
خیلی از خودم عصبانیم که اینجا رو اینقدر دیر به دیر لود می کنم.. شما داری بزرگ میشی و یک عالمه خاطرات شیرین پشت سر می مونه و فراموش میشه... ولی چه کنم عزیزم واقعا نمیرسم.. شما اصلا به مامان زمان نمیدی.. بخصوص که راه هم افتادی و مرتب باید دنبالت بدوام که خدای نکرده زمین نخوری ک یا آسیب نبینی...خوب تولدت هم به خوبی و خوشی گذشت.. خیلی مهمون داشتم ... البته دلم می خواست بیشتر طرف خودمون باشن ولی بر عکس شد و خانواده همسری عمده مهمونام بودن...شما تو تولدت خیلی بد اخلاقی کردی و مداوم به من چسبیده بودی و بغل هیچ کس نمی موندی.. یکم از دماغم در اومد ولی باشه اخر شب که کادو هات  رو دورت جمع کرده بودی و با اون زبون چینی افریقایی خوشگلت داشتی با هاشون حرف میزدی از تنم در اومد.. عرض کنم که درست روز بعد از تولدت رفتیم پیش مامان بزرگ و پاپا جون....توی اون مدت که اونجا بودیم شما دیگه کاملا راه افتادی و حاضر نبودی تو کالسگه هم بمونی.. مداوم با کمکی که بهت می بستیم راه می رفتی.... کلی اونجا دلبری کردی....هر روز صبح ساعت 7 با پاپا می رفتید نون تازه و بورک می خریدین و کلی شنگول میومدین بعدش هم همگی صبحونه می خوردیم و با هم راه می افتادیم به گردش... کلی تو اون مدت وزن اضافه کردی..هر روز بعد از ظهر هم تو مرکز دم خونه مامان اینها محل بازی بود.. می رفتیم نرسها دیگه شما رو از من می گرفتن و گلی با هات بازی می کردن... اصلا دیگه بهانه منو نمی گرفتی کلی با هاشون دوست شده بودی.. تقریبا روزی یکساعت تو اون محل بازی می کردی و چون همه چیز فوم بود خیلی راحت رهات می کردم که راه رفتن رو تمرین کنی... مشکل میدونی چیه.. شما اصلا چهار دست و پا نرفتی و یک دفعه راه افتادی.. برای همین بلند شن و نشستن بلد نیستی.. یعنی وقتی زمین می خوری و یا نشستی نمی تونی خودت بلند بشی... زانوهات رو خم نمی کنی.. برای همین وقتی می افتی یکی رو لازم داری که بلندت کنه 5

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به کودکانه می باشد