سرماخوردگی
مامانی سرمای خیلی بدی خوردمدور بینی ام زخم شده و عطسه و سرفه های فجیعی می کنم.شب تولدم این داماد جدیده مریض بود اصلا هم رعایت نمی کرد.. من هی فاصله می گرفتم اونهی میومد برای عکس و اینها...خلاصه سرما داد به ما و ما هم خوردیمکل ۳شنبه و چهارشنبهداشتماز بدن درد و سردرد و عطسه و سرفه می مردم..حتی همسری چهارشنبه مرخصی گرفت که خانه به منبرسه.. نگی چه مامان لوسی دارم ها.. واقعا حالم بد بود..چهارشنبه تب هم کردم دیگه بخاطر شما بدو بدو رفتم دکتر ...البته کلی پاشویه و سوپ . آبمیوه وو.... خلاصه هر کار می تونستم انجام دادمکه تب نکنم ولی خیلی مریضی بدی بود.. پاهام دیگه فقط شبانه درد نداشت دائم درد میکرد.. باور کن حتی ناخن هام هم درد داشت... دکتر هم اولفرستاد بلوک زایمان ماما شرایط شما رو چک کنه...خدارو شکر خوب بودی.. بعد دکتر هم گفت که دارو زیاد نمی تونه بده و فقط چند تا سرما خوردگی ساده داد و هر ۶ ساعت باید با سرم گلو و بینیم رو شستشو بدم... الان بعد از دو روز حالم بهتره... فقط هنوز آبریزش بینی دارم و صدام هنوز گرفته.. ولی اونحال بد ودرد های وحشتناک رفتند...امیدوارم که این چند روز زیاد اذیت نشده باشی... تو کوچولوی قوی ای هستی...تو بدن ضعیف مامانی خیلی خوب دوام آوردی عزیز دلم...منم دارم سعی می کنم که بدنم رو جای بهتری برای حضورت بکنم که زیاد اذیتت نکنم...
بعدا نوشت: بلطف این سرما خوردگی امروز متوجه شدمکه ۱.۵ کیلو وزن کم کردم. به این ترتیب من به وزن قبل از بارداریم برگشتم.... امیدوارم رو وزن ما تاثیر بدی نگذاشته باشه نازنینم