سام نازنین ماسام نازنین ما، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 12 روز سن داره

کودکانه

روزمرگی های من

1392/10/25 13:22
نویسنده : مامان آیدا
403 بازدید
اشتراک گذاری

دنیای این روز های من همچنان خالی اما شلوغ می گذره. بعد از اون همه بالا و پایین رفتن توی چند ماه گذشته، کمی آرامش لذت بخش ترین چیزیه که می تونم داشته باشم. البته آرامش مورد نظر من این روز ها تبدیل به نوعی بی تفاوتی شده که راستش خودم دوستش ندارم. انگار که می فهمم برای اینکه ذهنم رو آروم نگه دارم اصلا نباید  خودم رو درگیر مسایل کنم. این مسئله باعث شده تا نسبت به هر انچه در اطراف می گذره کاملا لخت و بی حس عمل کنم. حتی دلم به کار هم نمی ره. اعداد و ارقام  جلوی چشمام می رقصند و من فقط صفحات رو ورق می زنم که مبادا من رو هم به رقص در بیارن.!!

خواب شبم بشدت کم شده. کسی راه حلی براش داره؟!! دیگه دارم کلافه می شم از بی خوابی!! شبها زود به رختخواب میرم بلکه زود تر بخوابم ولی هیچ فرقی نمی کنه زود ترین زمانی که خواب به چشمانم میاد 3 صبح هست. تازه با کلی گوسفند شمردن و کتاب خوندن و صلوات فرستادن!!. صبح هم که 6 باید بلند شم که بیام سر کار. الان 2 هفته ای میشه که خوابم اینطوری شده و بسیار کم خوابی دارم.بنظرم سردرد هام هم از همین می تونه باشه!!  هر روز به خودم می گم که امروز خسته ام میرم خونه و حتما می خوابم. ولی باز هم خواب از چشمام فراری شده.

دیروز بالاخره به پیشنهاد نیلوفر جون زنگ زدم به مطب دکتر عارفی!!!  این دکتر ها چیکار می کنند واقعا؟!!! زود ترین زمانی که بهم داد برای 28 فروردین بود. تازه گفت نزدیک زمان باز تماس بگیرید شاید خانم دکتر بره سفر!!!!{#emotions_dlg.e3}  به هر حال من ظاهرا تا 28 فروردین باید بی خیال  داشتن نی نی بشم. کاش می شد!!{#emotions_dlg.e10}میرم پیش خانم دکتر هر چند تقریبا مطمئنم که او هم حرف بقیه رو تکرار می کنه ولی میرم که بعد ها به خودم خرده نگیرم چرا نرفتم؟!

 از رحمتش که ناامید نیستم، می دونم اگر صلاح باشه بهم میده همانطور که این همه لطف و نعمت رو در حقم تمام کرده!!! فقط دیگه اصرار ندارم. شاید همسر راست میگه!! شاید باید هدف های زندگیمون رو روی چیز های دیگه ای بنا کنیم؟!! شاید اصلا من مادر خوبی نباشم. شاید نتونم مثل شما مامان های گل باشم. حتما نیستم که خدا صلاح نمی دونه. در هر صورت من راضیم به رضای او. امیدوارم آرزوم رو در دایره خواست خودش و به صلاح من قرار بده! خدا شکرت به آنچه  که بر من ارزانی داشتی و برای آنچه که به خیر به من عطا ننمودی!!

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (16)

نیلوفر
22 دی 92 11:04
دیگه قرار نشد منفی بافی کنی دختر. وقتت افتاده آخر فروردین. بهتر. تا اون موقع میری تو کار اعصابت که آرومش کنی و روحیه تو تقویت کنی. هم جسمی هم روحی تا اونموقع به خودت برس. خوابت هم از بس به همه چی فکر میکنی به هم ریخته. سعی کن مغزتو از همه حوادث اخیر خالی کنی. موفق باشی گلم
مامان آیدا
پاسخ
آره واقعا فعلا که حسابی تو کار اعصابم موندمولی واقعا زود تر از اون هم نمی توستم شروع کنم. فکر می کردم خیلی قوی تر از این حرفام ولی فعلا دارم از چهار طرف وا میرم تا دو سه ماه دیگه چی پیش بیاد.مرسی دوستم
مامان فرخنده
22 دی 92 11:08
عزيزم اين چه حرفيه كه ميزني توهم مثل بقيه زنها حق داري مادر بشي حالا يكي زودتر مي شه يكي هم يه خورده ديرتر مطب قبلي دكترم(ساغر صالح پور) توي قاب اين جمله را نوشته بود وزده بود به ديوار. حتي اگر نباشي مي آفرينمت كه از وقتي من اين جمله را ديدم با يه كم تغيير هرورز تكرار ميكردم حتي اگر نباشي به خواست خدا مي آفرينمت وبعداز 5 ماه مادر شدم. در مورد بي خوابي هم در طول روز دوغ وماست بخور حتما شب زود خوابت مي بره نگران هيچي نباش عزيزززززززززززززززم به زودي تو هم خبر بارداريت را برامون مينويسي مطمئن باش.
مامان آیدا
پاسخ
توکل به خدا! هر چی خیره امتحان کردم دوغ وماست و شیر رو،جواب نمیده که نمیده
مامان سهند و سپهر
22 دی 92 11:08
عزیزم چقدر بی خواب شدی آخه؟ فکر و خیال می کنی؟ داروهای گیاهی آرامش اعصاب مثل گل گاو زیان رو امتحان کردی؟ اگر خوابت نمی بره از رختخواب بیا بیرون. بیا روی کاناپه توی هال بشین و کتاب بخون . یا تلویزیون تماشا کن. نذار فکر کنی به چیزی. آروم که بشی خوابت هم برمیگرده. کار خوبی کردی که دوباره تلاش رو آغاز کردی. تا 28 فروردین هم راهی نیست عزیزم . چشم بر هم زدنی میگذره. بعد هم بدنت به این استراحت احتیاج داره. عزیزم. مراقب خودت و همسر مهربانت باش.
مامان آیدا
پاسخ
الان عملا همین کار رو می کنم. بلند میشم میام تلویزیون تماشا می کنم.با این شرایط 3 4 صبح می خوابم. ولی گل گاو زبان رو باید امتحان کنم یکم مزهه اش رو دوست ندارم سراغش نرفتم تا به حال.
مامانِ عسل
22 دی 92 13:07
یقیناً مهمترین عامل بیخوابیتون فکر زیاده... بیاین خودتون را با یه قضیه دیگه مشغول کنین تا فکرتون از این قضیه منحرف بشه.... یه چیزی که نه هیجان داشته باشه نه استرس... مثلاً برین استخر یا نقاشی بکشین... یا همین که سپردین دست خدا خوبه... خدا خودش یاری رسونه
مامان آیدا
پاسخ
وقتش را از کجا بیارم؟!! ولی فکر خوبیه از بتونم زمان آزاد کنم
سودابه
22 دی 92 14:35
لیاقت مادر شدن من بعضی وقتها به خودم میگم که حتما خدا خیلی دوستم داره که گرفتار بچه نکردتم میبینی چجوری خودمو دلداری میدم به خودم چه دروغ بزرگی میگم در هر حال اینجوری یکم آرومم ! چه کنیم اینم قسمت ما بود تا وقت دکترت خوب استراحت کن و از فکر بچه فاصله بگیر اینجوری بدنتم آماده میشه و ایشالا که پیش این دکتر نتیجه میگیری و سال بعد خدا یه فرشته بهت میبخشه (آمین )
مامان آیدا
پاسخ
من می دونم که خدا دوستم داره،ولی اینکه چرا این همه گیر و گرفتاری وجود داره... دلیلش رو احتمالا بعدا می فهمیم....که چرا؟!! گاهی منم سوال شما رو با خودم تکرار می کنم. همه ما گاهی به چند تا دروغ کوچولو به خودمون احتیاج داریم. بلکه آروم بگیریم
mona
22 دی 92 14:57
عزیزم تو مامان میشی رو این شک نکن چون خالق هستی خیلی بزرگه .شبها ساعت 9 نصف الپرازولام بخور تا یک هفته.
مامان آیدا
پاسخ
انشاالله. ممنون
مهتاب
22 دی 92 16:30
ایداجون ناراحت و نا امید نباش من مطمئنم که به زودی مامان میشی و خدا بزرگترین هدیه زندگیتو بهت میده گلم تا اونروز سعی کن شاد باشی و از روزهات لذت ببری
مامان آیدا
پاسخ
عزیز دلمخصوصیم رسید؟!!
نسرین (عزیز دل مامان و بابا)
22 دی 92 16:34
سلام ایدا جون خصوصی داری.
مامان آیدا
پاسخ
سلام عزیزم. گرفتمکاش کاری از دستم بر میومدتوکل، درمان همه درد هاست می دونی؟!!
سکوت
22 دی 92 16:54
یادم رفت خصوصیش کنم
مامان آیدا
پاسخ
معذرت پاکش کردم خانمی
نسرین (عزیز دل مامان و بابا)
22 دی 92 18:13
عزیزم رسید. بازم خصوصی چک کن.
مامان آیدا
پاسخ
گرفتم خانمی.معمولا آدما توی موقعیت بهترین تصمیم رو می گیرن. در مورد شما هم مطمئنم که همینطوره.ایشالله که خیلی زود خبرهای خوب بهم بدی.. مواظب خودت باش عزیییییییزم
ادی
22 دی 92 23:35
خیلی هم مامان خوبی هستی این چه حرفیه میزنی. اینکه وقتت هم فروردینه خوبه و حتما صلاحی توشه. تا اون موقع بدنت استراحت کرده و همون موقع وارد سیکلت میشی ایشالله. حسابی خودت رو تقویت کن هم از نظر روحی هم جسمی .سال 93 سال تو هست عزیزم.
مامان آیدا
پاسخ
انشالله دوستم.ایشالله نی نی نازت هم زودی بیاد تو بغلت.شما هم هی عکساشو برامون بگذاری و منم هی قربان صدقه اش برم
ع ل ي
23 دی 92 2:50
سلام دوست من وبت بسيار زيبا بود از صفحه منم بازديد کن پشيمون نميشي ممنون !! منتظرتم -----
مامان آیدا
پاسخ
سلام.ممنون!!فقط چون استقلالی هستیدددد ها
مامان سهند و سپهر
23 دی 92 9:22
سلام آیدا جونم صبح زیبای شما هم بخیر خوبی ؟ گل گاو زبان رو با چند قطره لیمو ترش بخور. من مزه ش و دوست دارم. راستی ... برو خصوصی
مامان آیدا
پاسخ
ممنون گلم. باید امتحان کنم. باور کن بدن درد دارم از بی خوابی. نمی خوام قرص هم بخورم. اون طوری عادت می کنم که با قرص بخوابم .بعد بیا و درستش کن. خصوصی هم رسید متچچچچکرم
مامانِ عسل
23 دی 92 10:24
مامان آیدا
پاسخ
مرسی دوست مهربونم
مامان سهند و سپهر
23 دی 92 10:49
دوباره خصوصی
mojgan
25 دی 92 18:44
azizam gharar nashod na omid beshi khoda kheili bozorg o mehraboone, hatman hekmati to kare khoda bode rasti dr arefi hamoniye ke to bimarestane bahmame? age one az clinice bimarestan vaght begir,emroz yeki az dostam vaght geref baraye ye mahe dige in dr takhsosesh ivf e
مامان آیدا
پاسخ
آره همونه. به من ۲۸ فروردین وقت داد. حالا فردا باز زنگ می زنم. عزیز من به سرنوشتم راضیمشاید اونی نباشه که همیشه آرزوش رو می کردم.ولی خدای عزیز بهتر از من می دونه که چی بصلاحم هست
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به کودکانه می باشد