قرص خواب دوست داشتنی من
چند روزی هست که برای بهتر بودن تلاش می کنم.. چند روزی هست که اطرافم تعدادی آدم در گذرند و هیچ کدامشان و حضورشان من را به وجد نمی آورند. چند روزی هست که ظاهر خندانم هم دیگر نمی خندد. چند روزی هست که با همه تند شده ام.. چند روزی هست همسرم را از خود می رانم. می رنجانم. چند روزی هست که تحمل هیچ آدمی را ندارم... چند وقتی هست خودم را با هر چه دارم سرگرم می کنم ولی دریغ از یک انس دل خوش... چند وقتی هست هوس چند تا چینی بدرد نخور کردم که خوردشان کنم چند وقتی هست که این بار افسرده را با خود حمل می کنم. حال نوشتن ندارم هر چه بنویسم تلخ میشود. از بس چشمم با شبها همراهی کرده و روز ها را به کامم تلخ کرده به قرص خواب رو آوردم اما.....قرص خواب خوب است خوابم می کند و از همه دنیا بی خبر می شوم.. نمی فهمم که یک روز دیگر گذشت و من هنوز آغوشم خالیست!! نمی فهمم که چرا مادرم اصرار دارد که هر روز از من بپرسد. خبری نیست؟!! ممکنه حامله باشی و متوجه نشی؟!! قرص خواب خوب است، خخوابم می کند و نگاه بی تفاوت همسرم را نمی بینم که اصرار می کند بچه را فراموش کنیم. که برایم برنامه ریزی می کند که فقط یکبار اون هم 6 ماه دیگر!! خوابم میکند و نمی بینم که غم چشمانم را نمی بیند. قرص خواب خوب است، می خوابم درد جسمم هم با من می خوابد.دیگر جای عملم نمی سوزد وقتی خوابم.جای بخیه های زیر نافم که برجسته شده اذیتم نمی کند. قرص خواب خوب است، می خوابم و از خاطر می برم که این ماه هم پریود نشدم. این قطرههای منزجر کننده چقدر برایم قیمتی شدند.افسوس!! می خوابم از خاطر می برم که یکسال پیرتر شدم و یکسال دیگر از خواسته ام دورتر!! قرص خواب خوب است،می خوابم دست کم جسم را استراحت می دهم.ولی.... دلم درد می گیرد وقتی چشمانم را باز می کنم و می بینم همه اینها که برای ندیدنشان قرص خواب خورده ام ،هر روز صبح پشت پلک هایم صف کشیدند که من دوباره ببینمشان.زیر دلم تیر میکشد که یادآوری کند خالیست... قلبم سنگین میشود باز!! بار این همه نشدن ها و نخواستن ها دارد روی قلبم سنگینی می کند..... حتی نوشتنش هم یادآوری می کند آنچه را که دوست ندارم امروز با من باشد........ خدایا به فریادم برس..