سام نازنین ماسام نازنین ما، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 7 روز سن داره

کودکانه

قرص خواب دوست داشتنی من

1393/2/15 12:27
نویسنده : مامان آیدا
630 بازدید
اشتراک گذاری

چند روزی هست که برای بهتر بودن تلاش می کنم.. چند روزی هست که اطرافم تعدادی آدم در گذرند و هیچ کدامشان و حضورشان من را به وجد نمی آورند. چند روزی هست که ظاهر خندانم هم دیگر نمی خندد. چند روزی هست که با همه تند شده ام.. چند روزی هست همسرم را از خود می رانم. می رنجانم. چند روزی هست که تحمل هیچ آدمی را ندارم... چند وقتی هست خودم را با هر چه دارم سرگرم می کنم ولی دریغ از یک انس دل خوش... چند وقتی هست هوس چند تا چینی بدرد نخور کردم که خوردشان کنمچشمک چند وقتی هست که این بار افسرده را با خود حمل می کنم. حال نوشتن ندارم هر چه بنویسم تلخ میشود. از بس چشمم با شبها همراهی کرده و روز ها را به کامم تلخ کرده به قرص خواب رو آوردم اما.....قرص خواب خوب است خوابم می کند و از همه دنیا بی خبر می شوم.. نمی فهمم که یک روز دیگر گذشت و من هنوز آغوشم خالیست!! نمی فهمم که چرا مادرم اصرار دارد که هر روز از من بپرسد. خبری نیست؟!! ممکنه حامله باشی و متوجه نشی؟!! قرص خواب خوب است، خخوابم می کند و نگاه بی تفاوت همسرم را نمی بینم که اصرار می کند بچه را فراموش کنیم. که برایم برنامه ریزی می کند که فقط یکبار اون هم 6 ماه دیگر!! خوابم میکند و نمی بینم که غم چشمانم را نمی بیند. قرص خواب خوب است، می خوابم  درد جسمم هم با من می خوابد.دیگر جای عملم نمی سوزد وقتی خوابم.جای بخیه های زیر نافم که برجسته شده اذیتم نمی کند. قرص خواب خوب است، می خوابم و از خاطر می برم که  این ماه هم پریود نشدم. این قطرههای منزجر کننده چقدر برایم قیمتی شدند.افسوس!! می خوابم از خاطر می برم که یکسال پیرتر شدم و یکسال دیگر از خواسته ام دورتر!! قرص خواب خوب است،می خوابم دست کم جسم را استراحت می دهم.ولی.... دلم درد می گیرد وقتی چشمانم را باز می کنم و می بینم همه اینها که برای ندیدنشان قرص خواب خورده ام ،هر روز صبح پشت پلک هایم صف کشیدند که من دوباره ببینمشان.زیر دلم تیر میکشد که یادآوری کند خالیست... قلبم سنگین میشود باز!! بار این همه نشدن ها و نخواستن ها دارد روی قلبم سنگینی می کند..... حتی نوشتنش هم یادآوری می کند آنچه را که دوست ندارم امروز با من باشد........ خدایا به فریادم برس..

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (8)

مامان سهند و سپهر
15 اردیبهشت 93 12:34
آیداااااااااااااااااااااااااا
مامان آیدا
پاسخ
کم کم داره دلم بحال خودم بدجوری می سوزه
مهتاب
15 اردیبهشت 93 13:50
آیداجونم نکن با خودت این کارو عزیزم... الهی قربون دل مهربونت برم امیدوار خود خدا صدای قلبتو بشنوه و حاجتت را بر اورده کنه... سلامتیت مهم تر از هر چیزیه دوستم ... زندگی کن عزیزم به خاطر خانواده ای که دوستت دارند
مامان آیدا
پاسخ
خدا نکنه عزیزممواظب خودت باش گلم
marzi
15 اردیبهشت 93 23:16
مامانِ عسل
16 اردیبهشت 93 9:06
niloofar
16 اردیبهشت 93 16:10
کاش این قرصها میتونستن یه گره ای رو باز کنن. چشم که باز میکنی باز همه چیز همونه. ولی امروز یه قدم خیلییییی بزرگ برداشتی. دیگه وقتشه این قرصهای دوست داشتنی یه مرخصی برن. موفق باشی آیدای گلم
مامان آیدا
پاسخ
دقیقا همینطوره نیلوفر جون!!کاش گره ای رو باز می کردن!! فعلا که دکتر هم به 3 ماه دیگه موکول کرد. البته حق داشتامشب راحت خواهم خوابید
mojgan
16 اردیبهشت 93 18:27
Azize delam, enghad khodeto aziyat nakon be khoda iman dashte bash va behesh etemad kon mesle sabegh va motmen bash khodaye mehrabon barat behtarin haro khaste va mikhad, faghat ma adama ajolim va mikhaim har chiziro ke mikhaim belafasele dashte bashim va az hekmate khoda ghafel mishim Azize delam moraghebe salamatit bash, kocholohaye nazet mamane salemo khandon mikhan
مامان آیدا
پاسخ
مژگان جون این فکر ها ناخداآگاه بسراغ ما می آید اصلا نه شک دارم به لطف خدا و نه اصرار خواهم کرد که زودتر از آنچه تقدیرم هست منو به حاجتم برسونه!!! تقصیر من نیست که دلم بیقراره...صبر کردن منو بیقرار می کنه ،دل خسته می کنه!! غصه دار می کنه!! ادم صبوری نیستم زود پژمرده میشم
هستی شاد
17 اردیبهشت 93 1:01
سلام عزیزم مگه خدارو فراموش کردی باخودت اینجوری نکن بخدا این روز ها تموم میشه اونوقت چقدر به این روزهات بخندی عزیزم باید صبور باشی وتوکل کنی به خدا تو آیدای عزیزم مامان روزهای خیلی نزدیکی شک نکن
مامان آیدا
پاسخ
و خدایی که در این نزدیکیست، لای این شب بو ها، پای آن کاج بلند،.... خدا همیشه با من هست هیچوقت فراموش نمیشه کرد هستی جان... بی خوابی های من مدتهاست که با منه و منو خسته می کنه.دلم گرفته بود وقتی این پست رو می نوشتم... اینجا محل امن درددل های منه!!! می نویسم که خالی بشم از این حس ها و اگر نه که می دونم خدا همین جا با من نشسته و چای می نوشد!!!
سودابه
17 اردیبهشت 93 1:24
باز خوبه قرص خواب روت اثر داره و میخوابی من 2 تا هم میخورم بازم خوابم نمیبره و این فکرها حریف قرصها میشن میگذره خواهر جونم سخته ولی ان شاء الله که پایانش خوشه
مامان آیدا
پاسخ
انشاالله
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به کودکانه می باشد