سام نازنین ماسام نازنین ما، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 11 روز سن داره

کودکانه

هفته 33

1393/10/4 18:59
نویسنده : مامان آیدا
523 بازدید
اشتراک گذاری

برام دعا کنید دکتر ها اصرار دارند که جنین رو باید خارج کنند... شنبه دکتر عارفی رو می بینم.. امروز دکتر آزمایشهای جدیدم رو دید و گفت که آنزیمهات باز بالاست و باید حاملگی رو ختم کنیم... یه نامه هم نوشت به دکتر عارفی که نظر تخصصیش اینه که باید بچه رو خارج کنند  دکتر عارفی رو شنبه  می بینم. دکتر گفت یه راه دیگه اینه که از کبدم نمونه برداری کنند و بعد تصمیم بگیرند.. خیلی به دعاتون نیاز دارم.. اگر الان بدنیا بیاد نارسه و خطرناکه خدا کنه عارفی یه راه دیگه جلو پام بگذارهگریهگریه

بعدا نوشت, امروز دکتر عارفی هم نظرش این بودکه نمونه از کبدبگیرند و بعد هر تصمیمی بگیرند. جهت اطمینان ۶ تا آمپول بتا متازون داد که بزنم که درصورت اجبار به در آوردن بچه ریه هاش شکلگرفته باشه.. فردا و یا احتمالا ۳ شنبه نمونه برداری می کنم.. خیلی می ترسم راستش میگن خطرناکه برای بچه..ولی دیگه توکلم به خداست... بهتر از زایمانتو هفته ۳۳ هست.. حداقل اینطوری ۱ یا دو هفته ای بیشتر طول میکشه...برام دعا کنید.. اگر بتونم تا هفته .۶ .۷ بکشونم خیلیخوب میشه.. خدا کنه موضوع جدی تری پیش نیاد...به دعا هاتون نیاز دارم دوستای خوبم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (22)

زهرا
4 دی 93 20:57
ایدا فقط دعات می کنم خدا مهربونه فقط استرس نداشته باش
مامان آیدا
پاسخ
ممنونم دوست مهربونم
مامان سارا
4 دی 93 23:30
خدا بزرگه ایدا صبر داشته باش و به خودش توکل کن. ایشالا همه چی به خیر میگذره. خواهر همسر من هم مسمومیت حاملگی داشت و انزیماش بالا بود. بچه هاشم دوقلو بودن. همه میگفتن نمیمونن. اما به لطف خدا بااینکه نارس بودن الان 2 تا دختر خوشگل و باهوشن.
مامان آیدا
پاسخ
انشاالله.. میدونی این هدیه رو خودش بهم داده و مطمئنم که خودش ازمون مراقبت می کنه... فقط از خدا می خوام که نارس بدنیا نیاد.. طاقت دیدنش تو دستگاه رو ندارم
رعنا
5 دی 93 1:16
وای آیدا جون اگه بشه فقط 2هفته دیگه نگهش دارن خیلی بهتره چون دیگه خطری تهدیدش نمیکنه دخترخاله منم 34هفته مجبورشدن سزش کنن البته چون اون آب دور بچه بشدت کم شده بود و داشت خفه میشد ولی خب فقط یه شب تا صبح تو دستگاه بعدش سریع مرخص شد الانم بچش صحیح و سالمه توکلت بخدا باشه میدونم الان استرس داری و بهت حق میدم ولی امیدت بخدا باشه
مامان آیدا
پاسخ
فردا برم پیش عارفی ببینم نظرش چیه.. احتمالا دکتر بگه که نمونه برداری از کبد کنند اینطوری حداقل یک هفته طول میکشه و من تو هفته 34 میرم.. ولی امیدوارم با توجه به اینکه من عوارض خاصی ندارم بتونم حداقل تا 36 هفته طاقت بیارم... حداقل خیالم راحت میشه که ریه هاش تشکیل شده.. برام دعا کنید
زهرا
5 دی 93 10:27
آیدا جان الانم پروزسترون مصرف می کنی؟ قطع نکردند؟ دوست من دوقلو باردار بود هفته 9 کلستاز شد گفتند ختم حاملگی چون برزسترونت را قطع کنیم احتمال سقط زیاده تازه با میکرو هم حامله شده بود خلاصه خواهرش متخصص داخلی بود تحت نظر اون بروزسترونش را قطع کردند خیلی سریع انزیماش یرگشت و کلستاز برطرف شد
مامان آیدا
پاسخ
زهرا جان من کلستاز نشدم من کبد چرب بارداری گرفتم که ظاهرا خیلی هم نادره ولی هورمون هامو همون هفته پیش قطع کردند ولی آنزیمهام تکون نخوردند. یعنی اول اومدند پایین ولی باز دوباره بالا رفتند
سلام
5 دی 93 11:03
سلام مامان اصلن نگران نباش پسر من 34 هفته ی بدنیا اومد الان ماشاالله خیلی هم خوبه من بچه هایی دیدم که یک کیلو وزن داشتن اما زنده مونده بودن یه هفته نگهش میدارن تویی nicu همه چیزیش نرمال میشه بعد میاد بغل مامانش . سیع کن خودتو برای همه چیز اماده کنی دیگه شما یه مامانی باید طاقت بالا باشه بچه داری خیلی سخته اگر بخوای ضعیف باشی خودت از بین میری صبور باش مامان یادت باشه مامانی مامان
مامان آیدا
پاسخ
الان وزنش 1600 هست. اگر بتونم این دو هفته رو هم دوام بیارم که خیالم راحت تر بشه.. ولی به هر حال اگر مجبور باشم دیگه چاره ای جز تسلیم ندارم.. خدا خودش هدیه اش رو برام حفظ کنه انشاالله
مامان فرخنده
6 دی 93 7:56
آيدا جونم اميدت به خدا باشه تحمل وصبرت را ببر بالا كه بتوني براي پسرت مادري كني در ضمن نگران نباش خدا محافظ اين فرشته كوچولو هست هرچي كه خيرهست همون برات پيش بياد عزيززززززززززززم ما را بخبر نذار مواظب خودتون خيلي خيلي باشيد
مامان آیدا
پاسخ
نگران نیستم فرخنده جون..خدا رو دارم..هر چه خیره
nazi
6 دی 93 9:29
انشالله همه چی دست میشه من خودم 7ماهه بدنیا اومدم خدابطزگه عیزم
مامان آیدا
پاسخ
ممنون مهربونم..انشاالله
مهتاب
6 دی 93 11:51
سلاممممم ایدا جون وای اشکم در امد دختر چی کشیدی این مدت بعد چند وقت اومدم دیدم این همه اتفاق برات افتاده اصلا ناراحت نباش یادت نیست علیرضای من از هفته 28 می خواستند زایمان کنم؟ فقط ارزوم بود بشم هفته 30 ولی خدا خواست و پسرم تا هفته 38 موند مطمئنم برای تو هم همینطوره فقط به خدا توکل کن خودش جواب همه خوبیهاتو میده
مامان آیدا
پاسخ
خدا گل پسرت رو براتحفظ کنه مهتاب جون..توکل بخدا
زهرا
6 دی 93 13:34
ایدا جان امروز خیلی دعات کردم انشاله خوش خبر بیایی
مامان آیدا
پاسخ
ممنونم مهربونم
فرشته
6 دی 93 14:50
آيدا جون توكلت به خدا باشه ختم بسم الله الرحمن الرحيم نذر كن خيلي مجربه ان شاالله ختم به خير مي شه
مامان آیدا
پاسخ
انشاالله.. ممنون مهربان
ادی
7 دی 93 0:25
ایدا جونم توکلت به خدا باشه عزیزم.اصلا نترس.خدا مواظبته.بچه های دوست من هفته ی 31 به دنیا اوومدن الان صحیح و سالمن.ایشالله که تو رحم خودت رشد میکنه ولی اگرم عجله داشت نترس عزیز دلم.منم قابل باشم دعا میکنم
مامان آیدا
پاسخ
منونم ادی جان.. دیگه هر چی خدا صلاح بدونه همون خواهد شد.. من کاره ای نیستم که.. خودش مالک اول و اخر همه ماست تصمیم میگیره کی باشیم و کی نباشیم... فقط سلامت بدنیا بیاد همه این درد ها و سختی ها و اعصاب خوردی ها و گریه ها فدای یک تار موهاش.. فقط سالم باشه و این مستیل تاثیری روش نداشته باشه انشاالله
رعنا
7 دی 93 0:45
آیدا جون رفتی دکتر؟
مامان آیدا
پاسخ
رعنا جان الان از دکتر میام آزمایش رو تکرار کرد و برای 5 شنبه وقت نمونه برداری داد. دکتر عارفی با زایمان زودرس موافقت نکرد و میگه نمونه از کبد رو بگیرند و بعد تصمیم گیری کنند .. گففت سعی می کنیم تا حداقل تا هفته 35 36 نگه داریمش که دستگاهی نشه.. ولی اگر نمونه خطرناک باشه ناچارا زودتر میشه.. دیگه تقریبا هر روز دکترم و فشارم و علائمم رو مرتب چک می کنند که خطرناک نشه اوضاعم
رعنا
7 دی 93 13:32
الهیییییی ایشالله هیچ چیز خاصی نیست توکلت بخدا خدا خودش مواظبه فرشته کوچولو هست
مامان آیدا
پاسخ
انشاالله.. شما چطوری شما دیگه 3 4 هفته مونده.. همه خوبه?
زهرا
7 دی 93 15:33
ایدا سلام هیچ رزیم غذایی بهت ندادند به نظر من خودت کم چرب بخور یا اب یز بخور فایده هم نداشته باشه حداقل ضرر که نداره
مامان آیدا
پاسخ
سلام میگن اصلا به خوراک ربطی نداره و آنزیمها رو بارداری بالا برده. ولی من خودم رعایت میکنم.. باورت میشه زهرا جون 1 کیلو وزن کم کردم تو این 3 هفته
مامان رهام
8 دی 93 7:55
سلام آیدا جون خوبی؟ اوضاع و احوال خودت و نی نی خوبه؟ آیدا جون چه موقع هایی می ری بیمارستان برای چکاب؟
مامان آیدا
پاسخ
سلام مژگان جون من یک روز در میان میرم آزمایش میدم... دو روز در هفته هم میرم nstتقریبا هر روز بیمارستانم. ولی چهارشنبه میرم که دکتر وقت نمونه برداری رو قطعی کنه.. مژگان بی حسی میدن برای بچه خوب نیست ولی میگن واجبه و وضعیتت خطرناکه.. با یه دکتر دیگه هم مشورت کردم میگن که ممکنه کبدم خونریزی کنه
آسيه
8 دی 93 10:38
الهي همه چيز خوب باشه و به سلامتي سپري بشه اين دوران خدا خودش ني ني را حفظ كنه و به دل تو صبر و ارامش و توان بده
مامان آیدا
پاسخ
انشاالله ممنون آسیه جان
فافا
8 دی 93 11:27
آیدا جان عزیزدلم انشاله خیره از خدا می خوام هر چی بهتره برای تو و پسری بذاره سر راهت. الهی پسری سالم بیاد توی بغلت عزیزم.
مامان آیدا
پاسخ
الهی آمین.. ممنون فافای مهربونم
رعنا
8 دی 93 15:34
آره آیدا جون من الان 35هفتمه خداروشکر دیگه مشکلی نداشتم ایشالله به اونجاها نمیرسه و آنزیما اومده باشن پایین
مامان آیدا
پاسخ
به سلامتی انشآلله..یعنی منم به آخر 35 هفته لرسم خیالم راحت میشه.. ایشآلله
فرشته
9 دی 93 8:24
آيدا چي شد در چه حالي؟ از خودت خبر بده
مامان آیدا
پاسخ
فرشته جون دکتر آزمایش های نهایی رو داده که شاید تغییری تو آنزیمهام ایجاد شده باشه و نیتزی به نمونه نباشه .فردا جوابش میاد و دکتر می بینه و بعدش دیگه معلوم میشه چه بلاهایی قراره سرمون بیاد
مامان رهام
9 دی 93 8:47
آیدا جونم توکلت به خدا باشه تو سخت ترین شرایط خدا مراقب خودت و سام بوده، حتما الان هم همینطوره دکترا عادت دارن بدترین احتمالات رو به بیماراشون می گن که بار مسئولیت خودشون رو کم کنن، ولی هیچ وقت اون احتمالات اتفاق نمی افتن،مطمئن باش اگه انقدر خطرناک بود، دکتر عارفی پیشنهاد این کار رو نمی داد و قطعا از بی حسی استفاده می کنن که کمترین عوارض رو داشته باشه ایشالا هر چی براتون خیر همون شه
مامان آیدا
پاسخ
می دونم مژگان جون.. دکتر کبدم هم خیلی خوبه و مهربونه.. خودش هم مرتب دست دست می کنه شاید آنزیمها پایین بیاد.. پرسیدم بی حس می کنند و بجای اون دستگاه دوربین دار که با جراحی باید همراه باشه از سونو گرافی استفاده می کنند.. بعدش باید استراحت مطلق باشم که خونریزی نکنه...خطرش بیشتر احتمال خونریزی جای نمونه برداریه که خونریزی داخلی می کنه..دیگه هر چی خیره دیگه.. مژگان جونم من ساعت 2 باید برم ولی نیا بگذار من تکلیفم معلوم بشه یکم الان همه چیزم قاطیه. من در جریان می گذارمت حتما
marzi
9 دی 93 15:19
وای آیدا از وقتی پستت رو خوندم همش بفکرتم. خدا خودش کمکت کنه. ایشاالله همه چی ختم به خیر بشه و هر دو تون سالم سالم باشید. ایشاالله زود بیای و بگی بچه ها حال هر دومون خوبه و خدا کمکمون کرد. نگرانتم. مواظب خودت باش. برات دعا میکنم اگه قابل باشم.
مامان آیدا
پاسخ
مرضیه جان نگران نباش.. خدای نازنین اون بالاست و حواسش بهمون هست... فردا دکتر نتیجه آزمایش ها رو می بینه و بعد تصمیم میگیره..کاری از من بر نمیاد که .. فقط می تونم سعی کنم با تکنون هاش آرامش خودم رو حفظ کنم. خانمی مواظب خودت و تودلیت باش.. انشاالله خدا به همه ما نظری کنه
زهرا
9 دی 93 20:25
ایدا جان نگرانتم هرجند ته دلم قرصه هیچی نمی شه و خدا همراهته اپ کن لطفا
مامان آیدا
پاسخ
ما خوبیم زهرا جان نگران نباش. سر فرصت میام حتما..فعلا دارم یک روز دررمیان آزمایش هام رو تکرار می کنم.. آنزیمها رو زیر عدد خطر نگه داشتند تا این چند هفته بگذره
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به کودکانه می باشد