10 روز مانده
فقط 10 روز مانده...شایدم کمتر.. دکتر بر عکس همیشه زود آمد.. خودم رو آماده کرده بودم برای انتظار طولانی ولی زودتر آمد.. وضعیتم رو کامل بررسی کرد.. اول بچه و آب دورش که خوب بود ولی بعد گفت جفت مچور شده.. که من نمیدونم یعنی چی ولی یکم چک کرد و بعد گفت دیگه نمیشه صبر کرد می ترسم کار دستت بده... بعد هم برای 8 بهمن بهم وقت سزارین داد.. روز های 6 تا آمپول دیگه هم 6 ام و 7 ام باید بزنم از همون هایی که تو هفته 32 هم برای تشکیل ریه هاش زده بودم... البته نامه بستری رو که داد بعد انگار پشیمان شدم گفت آخر این هفته یه سونوی تشخیصی پروفیزیکال بدم و جوابش رو همین آخر هفته نشان بدم شاید نشه تا چهارشنبه دیگه صبر کرد و مجبور باشیم زودتر سزارین کنیم... حالا 3 شنبه میرم سونو رو میدم خدا کنه همون 8 ام بیای.. دل تو دلم نیست.. نگران سلامتیت هستم... مرتب فکر های عجیب غریب می کنم..از طرفی از دیدنت هیجان دارم از طرف دیگه دوست داشتم سر وقت بیای.. انشاالله صحیح و سالم 8 ام بهمن تو آغوش می گیرمت و نیازی به دستگاه پیدا نخواهی کرد...وای خیلی هیجانزده ام فقط 10 روز مونده.خدا جون بخیر بگذرون...