حاضری
سلام دوستان عزیز تر از جان
عرض کنم بحضورتون که پیرو پست های قبلی اینجانب، دیروز که بسیار خسته و کلافه بودم به خیال خام خودم ساعت 6 کار رو تعطیل کردم و رفتم منزل تا تندی شام رو ردیف کنم و کمی استراحت کنم!! همین طور که داشتم می رفتم متوجه شدم که ماشین نازنین پنچر گردیده!! از این رو در گوشه یادگار امام توقف کردم ، چند لحظه ای فکر کردم صبر کنم یه دوست باشخصیت پیدا بشه و بیاد تو این سرما پنچری ماشین رو بگیره!! ولی از اونجایی که من یه خانم بسیاررررر فمینیست هستم و همه کار هامو خودم انجام می دم و کمک گرفتن در آئیین من نیامده!! دست بکار شدم و شروع کردم پنجری را گرفتن!! بگذریم که کلی تیکه و متلک شنیدم و حتی یک نفر هم نایستاد که بگه کمک می خوام یا نه!!! بالاخره پنچری رو گرفتم و تا نشستم که برم متوجه شدم که از شرکت چند بار تماس داشتم. خطایی کردم و زنگ زدم به رئیسم. ایشان هم نامردی نکرد و گفت که بر گردم شرکت . ظاهرا 2 تا از فایلل هایی که توی این چند هفته تصویب هایات مدیره رو گرفته بود و فردا برای مجمع قرار بود ارائه بشه گم شده بود. خلاصه سرتون رو درد نیارم با حال خراب بدو بدو رفتم همه سیستم رو بهم ریختم که پیداشون کنم. نشد که نشد. البته امروز صبح معلوم شد که رئیس عزیز بنده اشتباهی پاکش کرده و دیشب صدایش رو در نیاورده که داد من در نیاد. امروز غیر مستقیم گفت شاید من برای اینکه ببرم فایل رو برای هیات مدیره کات کرده باشم بجای اینکه کپی کرده باشم.!!! بههر حال دیشب تا 8 شب شرکت بودم که کار هارو مرتب کنم آخر سر هم ناچار شدم اطلاعات رو ببرم خونه که روش کار کنم،باید دوباره مدل سازی می کردم و محاسبات انجام می دادم. بعد بدو بدو خودم رو رسوندم خونه که همسری پشت در نمونه!! خیلی حالم خوش نبود سرم هم درد می کرد بدو بدو رفتم سراغ فریزرم ببینم چی می تونم نیم ساعته حاضر کنم. نتیجه اش رو با شما شریک میشم!! برای مامان هایی که مثل من وقت ندارند و تندی میخوان یه چیزی درست کنند. تو خونه سبزیجات داشتم تندی توی آب جوش انداختمشون و نیم پز که شدن. با پیاز و تخم مرخ شد غذای حاضری ما. نیم ساعته حاضر شد و جاتون خالی خوشمزه هم بود کلی.
این هم نتیجه کار بعد از دقیقا 25 دقیقه:
جای دوستان خالی چند تا دونه زرشک هم که داخلش انداختم کمی مزه ترشی داده بود به غذا و خوشمزه شده بود. بعد از غذا هم که تا 11 نشستیم و گل گفتیم و شنفتیم و بعد از اینکه همسر جان رفتند خوابیدند من رفتم سر کار های شرکت تا 3 صبح مشغول شدم. امروز هم 7 رفتم سر کار و بالاخره تا قبل از جلسه تمامش کردم.