سام نازنین ماسام نازنین ما، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 8 روز سن داره

کودکانه

سو نوی روز هفتم -قسمت دوم

خب تا اونجا گفتم که پرستاره پرونده منو بیرون نمی آورد و از نوبت من هم رد شد. خیلی نشستم تقریبا 10 12 تا اسم رو صدا کرد و جدولشونو بهشون داد. پرستار باز اومد بیرون،ایندفعه 7 8 تا برگه دستش بود. بلند صدا زد: اسامی رو که می خونم اندومترشون به حد مورد نظر نرسیده و باید سیکل رو باطل کنن!!و شروع کرد به صدا زدن. نه نخون!!! خواهش می کنم اسم منو نخوننننننننننننننننننننننن!! یه چیزی مرتب می گفت: بابا تو بیمه امام رضا شدی!! هر چی بشه خیره!! ولی مگه قلبم آروم می گرفت .خیلی لحظات سخت گذشت به من!!! ولی اسمم رو نخوند!!! خدا رو شکر خیلی با هاشون درد کشیدم.بندگان خدا صورت های ناامیدشون خیلی غصه داشت.به همون اندازه که  خودم هم جزوشون بودم ن...
20 آبان 1392

آخرای مارتن زیفت

این روز ها هم داره بسرعت سپری میشه. هر روز که یه آمپول دیگه رو از در یخچال بر می دارم و یه جای خالی دیگه اونجا باز می کنم!! نمی دونید چه کیفی داشت امروز که دیدم فقط 5 تا دونه گونال دیگه مونده تو در یخچال!!! داره تموم می شه!! کاملا حرفه ای شدم این درمانگاه پرستار شیفت شیبش خوب آمپول می زنه!! اون خانم پرستار گنده هه تو آتیه مثل دارت بازی فقط آمپول رو پرت می کنه!! خلاصه روی شکمم کبود کبوده!!دیگه داره تموم میشه!! شکر خدا بغیر از نیم ساعت های بعد از خوردن پردنیزون که حالت تهوع دارم بقیه مشکلاتم قابل تحمل هست.الان دیگه عوارض این دارو ها رو هم می تونم براتون شرح بدم: بعد از گونال تا وقتی که جذب بشه کمی سوزش دارید روی شکمتون بهتره چند دقیقه دراز بک...
15 آبان 1392

شروع دوره بعد

دو سه روزه خیلی شلوغ بودم.زندگیم کمی از حالت عادی خارج شده. برنامه زندگیم همه اش با جمله بستگی داره یا بگذار ببینیم چی میشه ،شروع میشه!! جالب اینه که این لذت بخش ترین بلا تکلیفی عمرم هست. یه جورایی از تک تک این روز ها لذت می برم و سعی می کنم به پایان خوشش فکر کنم!! آخر هفته شلوغی داشتم(طبق معمول همیشه). چهارشنبه شب بدو بدو رفتیم کرج خونه مادر شوهر.سر راه هم رفتیم بستنی نعمت و دو تا از بستنی هاشو نجات دادیم . شبش کلی با مادر شوهر مهربون گپ زذیم  و خیلی خوش گذشت گمونم تا 1 اینطورا داشتیم حرف می زدیم البته همسری مهربان اینطوری بود . 5 شنبه صبح یه عالمه کارای بانکی داشتیم که تا 1 اینطورا طول کشید.بعدش آمدیم تهران و من افتادم ...
14 آبان 1392

شب دردناک

دیشب شب بدی رو گذروندم.یه شب طوفانی!! پست قبلیم هم تاثیر دیشب بود. از صبح که رفتیم و آمپول ها رو زدیم شروع شد گمونم یکساعت بعدش.با یه سردرد یک طرفه ضربانی!!بعد پردنیزون رو که خوردم چشمتون روز بد نبینه حالت تهوع سرگیجه و گلاب به روتون......اصلا پاهام می لرزید.چون آب بدنم میرفت مرتب آب خوردم بلکه بهتر شم که دیگه تحملم تمون شد و مرخصی گرفتم رفتم خونه.مدتی هست از ترس اینکه ژلوفن با داروهام تداخل داشته باشه نمی خورم.رفتم خونه خوابیدم.ساعت 3 بود که چون چند بار بر گردونده بودم گرسنه شدم هیچی هم نداشتیم 2 تا تخم مرخ آب پز کردم و خوردم دیگه ساعت 6 که همسری اومد من روبه موت بودم.سعی کردم به روی خودم نیارم رفتیم آمپول بعد از ظهرم رو هم زدیم.ج...
14 آبان 1392

بیمه

از روز 5 پری باید سیپرو رو شروع می کردم.متفورمین  رو هم که 1 سالی هست دارم میخورم. یکمی معده ام به هم ریخته ولی خوب کاری نمیشه کرد. هفته ای که گذشت روز 3 شنبه  به زور مرخصی گرفتم. همسرم گفته بود که بیمه اش از مدارک ایراد گرقته و خلاصه هیچی از هزینه ها رو نتونسته بود بگیره. این بود که من مدارک رو گرفتم که ببرم بیمه خودم ببینم میشه مبلغی از هزینه رو گرفت یا نه.  بیمه نزدیک چهار راه ولیعصر بود.راستش من خیلی کم سوار تاکسی شدم و مسیر های تاکسی ها رو بلد نیستم. یه جورایی رفتن تا چهار راه ولیعصر برام هیجان انگیز بود.کلی کیف کردم  میدان انقلاب از تاکسی پیاده شدم و پیاده شروع کردم به رفتن. جالب بود نگاه کردن ویترین مغازه ...
7 آبان 1392

کلینیک نوید

صبح روز بعد همسری رفت مدارک بیم رو گرفت از کیلینیک و برای بعد از ظهرش هم از دکتر وقت گرفت. بعد از ظهر رفتیم  مطب خدا رو شکر خیلی معطل نشدیم. همه خانم هایی رو که با هم روز قبل بودیم رو دیدم همشون خوب بودن خدا رو شکر!! یکیشون به من گفت من مونده بوده تو اون وضعیت تو چه انرژی داشتی همه مارو ساپورت می کردی.اون خانم کرمانی هم می گفت من تو اون حال بد حواسم به خودم هم نبود اینقدر تو مثبت بودی که آدم یادش می رفت سرم دستشه و سرش داره منفجر میشه!!! راستش خوشحال شدم که تونسته بودم بخندونمشون. برای خودم هم خیلی تاثیر داشت و باعث شده بود گذر زمان یادم بره!!! خلاصه دکتر رو دیدیم .دکتر راضی بود از عمل. کمی فضای رحم را باز کرده بود و چسبندگی جزئی ل...
28 مهر 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به کودکانه می باشد