قرص خواب دوست داشتنی من
چند روزی هست که برای بهتر بودن تلاش می کنم.. چند روزی هست که اطرافم تعدادی آدم در گذرند و هیچ کدامشان و حضورشان من را به وجد نمی آورند. چند روزی هست که ظاهر خندانم هم دیگر نمی خندد. چند روزی هست که با همه تند شده ام.. چند روزی هست همسرم را از خود می رانم. می رنجانم. چند روزی هست که تحمل هیچ آدمی را ندارم... چند وقتی هست خودم را با هر چه دارم سرگرم می کنم ولی دریغ از یک انس دل خوش... چند وقتی هست هوس چند تا چینی بدرد نخور کردم که خوردشان کنم چند وقتی هست که این بار افسرده را با خود حمل می کنم. حال نوشتن ندارم هر چه بنویسم تلخ میشود. از بس چشمم با شبها همراهی کرده و روز ها را به کامم تلخ کرده به قرص خواب رو آوردم اما.....قرص خواب خوب ا...